حرکت، تغذیه، سلامت: آنچه هر زن باید بداند

چاقی، بیتحرکی و اختلالات خوردن؛ زنجیرهای که سلامت زنان را به چالش کشیده است.
نویسنده: دکتر نسیم فروغی | دکترای بایومکانیک بالینی – دانشگاه سیدنی
در سالهای اخیر، توجه به ارتباط میان تحرک بدنی، تغذیه سالم و سلامت روان، بهویژه در زنان، اهمیت دوچندانی یافته است. افزایش مشکلاتی مانند چاقی مفرط، اختلالات خوردن و کاهش تحرک، بهخصوص پس از همهگیری کووید-۱۹، زنگ خطری جدی برای سلامت عمومی زنان محسوب میشود.
پژوهشهای انجامشده در زمینه عملکرد حرکتی، نشان میدهد که تحلیل دقیق الگوهای راهرفتن و فعالیتهای روزمره میتواند به کاهش فشار وارده بر مفاصل کمک کند و کیفیت زندگی افراد مبتلا به بیماریهایی مانند آرتروز را بهبود بخشد. مدلهای تحلیلی در این حوزه، ابزارهایی ارزشمند برای ارزیابی و اصلاح سبک زندگی به شمار میآیند.
از سوی دیگر، دادههای بهدستآمده از کارآزماییهای بالینی و مطالعات طولی بر زنان، بهویژه در سنین میانسالی، حاکی از آن است که چاقی مفرط و اختلالات خوردن، اغلب با فاکتورهای روانی، اجتماعی و سبک زندگی در ارتباط مستقیم هستند. استرس مزمن، اضطراب، تنهایی، و نوسانات خلقی میتوانند محرکهای اصلی رفتارهای تغذیهای ناسالم باشند.
برای کاهش این آسیبها، توجه به چند اصل کلیدی ضروری است:
تحرک روزانه: حتی فعالیتهای سادهای مانند پیادهروی، نقش مؤثری در حفظ سلامت مفاصل، تعادل هورمونی و بهبود خلقوخو دارند.
تغذیه آگاهانه: شناخت نشانههای گرسنگی واقعی در برابر خوردن احساسی، یکی از گامهای اصلی در اصلاح الگوهای تغذیهای است.
حمایت روانی-اجتماعی: گفتگو با متخصصان سلامت روان یا عضویت در گروههای حمایتی، میتواند در پیشگیری یا کنترل اختلالات خوردن مؤثر باشد.
پرهیز از رژیمهای سختگیرانه: تنظیم رژیم غذایی باید علمی، متعادل و متناسب با نیازهای فردی باشد. حذف گروههای غذایی یا تغییرات ناگهانی میتواند نتیجه معکوس داشته باشد.
در دنیای پرشتاب امروز، مراقبت از جسم بدون توجه به روان ممکن نیست. یک برنامهی موفق برای حفظ سلامت، نیازمند نگاه جامع به بدن، ذهن و محیط اجتماعی فرد است. اطلاعرسانی، آموزش و سبک زندگی فعال میتوانند مسیر بازگشت به تعادل و شادابی را هموار سازند.