آتشسوزی گسترده در جنگلهای هیرکانی؛ مردم در میدان، مسئولان در حاشیه
آتشسوزی چندروزه در جنگلهای هیرکانی بار دیگر ضعف مدیریت بحران و نقش تعیینکننده مردم را آشکار کرده؛ جایی که طبیعت میسوخت و داوطلبان در خط مقدم بودند، اما واکنش رسمی با تأخیر و کمبود شدید امکانات همراه شد.
به گزارش رادیو نشاط، آتشسوزی چندروزه در بخشهایی از جنگلهای هیرکانی، بهویژه در منطقه جنگلی «الیت» در استان مازندران، به یکی از جدیترین بحرانهای محیطزیستی هفته اخیر تبدیل شده است. این حریق که از ابتدای هفته آغاز شد، بهگفته منابع محلی بین ۸ تا ۱۰ هکتار از جنگلهای دستنخورده و ثبتشده در فهرست میراث جهانی یونسکو را تحت تأثیر قرار داده است.
نقش مردم در مهار آتش
گزارشهای میدانی نشان میدهد بخش عمده عملیات مهار آتش در روزهای ابتدایی توسط مردم محلی، کوهنوردان، گروههای محیطزیستی و داوطلبان انجام شده است. شیب تند منطقه، صعبالعبور بودن مسیر و نبود تجهیزات کافی باعث شد داوطلبان با ابزارهای ابتدایی مانند بیل، کولهپشتی آب و دمندههای دستی تلاش کنند از گسترش حریق جلوگیری کنند.
در چند نقطه نیز مردم قبل از رسیدن نیروهای رسمی توانستند گسترش آتش را متوقف کنند.
واکنش دستگاههای رسمی
رسانههای داخلی گزارش دادهاند که تماسها و هشدارهای اولیه مردم درباره شروع آتشسوزی با تأخیر پاسخ داده شده و بالگردهای آبپاش ساعاتی پس از گسترش حریق به منطقه رسیدهاند. کمبود بالگرد، نبود تجهیزات تخصصی اطفای هوایی و ضعف زیرساختها بار دیگر ناکارآمدی مدیریت بحران در استانهای شمالی را آشکار کرده است.
پس از اوجگیری آتش، ایران از ترکیه درخواست کمک کرد و بالگردهای آبپاش این کشور برای مهار حریق وارد مازندران شدند.
با این حال، بخشهایی از منطقه بهعلت «کندهسوزی» هنوز نیاز به مراقبت دارد.
کمکاری حکومت؛ اولویتهای سیاسی بهجای حفاظت از محیطزیست
کارشناسان و فعالان محیطزیست میگویند این حادثه تنها نتیجه چند روز آتشسوزی نیست؛ بلکه نشانهی سالها بیتوجهی ساختاری است.
به اعتقاد آنان، حکومت ایران در سالهای اخیر بخش قابلتوجهی از تمرکز، منابع و نیروهای خود را صرف مسائل سیاسی، امنیتی، کنترل اجتماعی و موضوعاتی مانند حجاب اجباری کرده و بسیاری از حوزههای حیاتی از جمله محیطزیست، مدیریت منابع طبیعی، بحران آب و احیای جنگلها عملاً در حاشیه قرار گرفتهاند.
در روزهایی که جنگلهای میلیونساله میسوختند:
رسانههای دولتی بیشتر مشغول پوشش بحثهای سیاسی و داخلی بودند؛
بخش عمده اظهارنظرها درباره موضوعاتی چون امنیت داخلی، محدودیتهای اجتماعی و مسائل ایدئولوژیک بود؛
و بحران هیرکانی با وجود گستردگی، به موضوعی کماهمیت در اولویتهای حکومتی تبدیل شد.
منتقدان تأکید میکنند که اگر بخشی از هزینههایی که برای کنترل اجتماعی، برخوردهای فرهنگی یا پروژههای سیاسی مصرف میشود، به تجهیز ناوگان اطفای حریق، پهپادهای پایش، ساخت مسیرهای دسترسی اضطراری و آموزش نیروهای محلی اختصاص مییافت، ابعاد خسارت کنونی بسیار کمتر بود.
اقدامات پیشگیرانه انجام نشد
با وجود پیشبینیهای هر ساله درباره خطر آتشسوزی در فصل گرم و کاهش شدید بارشها، هیچیک از اقدامات بنیادی زیر پیش از حادثه اجرا نشده بود:
ایجاد آتشبُرهای استاندارد
پایش ماهوارهای منظم
تقویت پایگاههای محلی اطفا
ذخیره تجهیزات در فصل پرخطر
آموزش و سازماندهی داوطلبان منطقه
کارشناسان میگویند این اقدامها میتوانست مسیر آتش را از همان ساعات اولیه متوقف کند.
اهمیت جنگلهای هیرکانی
جنگلهای هیرکانی با قدمتی حدود ۴۰ میلیون سال، یکی از بینظیرترین اکوسیستمهای جهاناند.
این جنگلها:
منبع ذخیره آب
تنظیمکننده اقلیم منطقه
مانع فرسایش خاک
و زیستگاه هزاران گونه گیاهی و جانوری
هستند.
تخریب حتی چند هکتار از این پوشش، پیامدهای چند دهساله برای محیطزیست شمال ایران بهجا میگذارد.
آتشسوزی اخیر هیرکانی نشان داد:
مردم همچنان اصلیترین نیروی مهار بحران هستند؛
دستگاه رسمی با کمبود امکانات و تأخیر مزمن روبهروست؛
حکومت در اولویتبندی مسائل، محیطزیست را جایگاهی ثانویه میبیند؛
و نبود برنامهریزی، آموزش و تجهیزات کافی، بحرانهای طبیعی را به فاجعههای ملی تبدیل میکند.
انتظار میرود جزئیات کامل خسارت و ارزیابی نهایی در روزهای آینده منتشر شود؛ اما کارشناسان هشدار میدهند تا زمانی که محیطزیست از حاشیه تصمیمگیری به اولویت ملی تبدیل نشود، این چرخه هر سال تکرار خواهد شد.
